تلخی که در گلاب باشد. (آنندراج) : آن گل چو در عرق شود از آتش عتاب چین چین او رگ تلخی است در گلاب (کذا). حاجی طالب نصیب اصفهانی (از آنندراج). - رگ تلخی داشتن، دارای طعم مایل به تلخی (تلخوش) بودن (میوه و غذا)
تلخی که در گلاب باشد. (آنندراج) : آن گل چو در عرق شود از آتش عتاب چین چین او رگ تلخی است در گلاب (کذا). حاجی طالب نصیب اصفهانی (از آنندراج). - رگ تلخی داشتن، دارای طعم مایل به تلخی (تلخوش) بودن (میوه و غذا)
زر طلا را گویند. (برهان). زر تمام عیار. زر خالص. (آنندراج). زر پاک است و طلا معرب آن است. (انجمن آرا). زر خالص. (ناظم الاطباء). صحیح زر طلی و زر طلا است. (حاشیۀ برهان چ معین) : نرگس فیروزه تخت تاجی بر سر نهاد قبه ز زر تلی پرده ز سیم مذاب. اثیرالدین اخسیکتی (جهانگیری). وجود مرد دانا مثال زرتلی است که هر کجا برود قدر و قیمتش دانند. سعدی (از انجمن آرا)
زر طلا را گویند. (برهان). زر تمام عیار. زر خالص. (آنندراج). زر پاک است و طلا معرب آن است. (انجمن آرا). زر خالص. (ناظم الاطباء). صحیح زر طلی و زر طلا است. (حاشیۀ برهان چ معین) : نرگس فیروزه تخت تاجی بر سر نهاد قبه ز زر تلی پرده ز سیم مذاب. اثیرالدین اخسیکتی (جهانگیری). وجود مرد دانا مثال زرتلی است که هر کجا برود قدر و قیمتش دانند. سعدی (از انجمن آرا)